واژواره

سیدمسعود طباطبائی

واژواره

سیدمسعود طباطبائی

واژواره

ما را قلیل اشک، مقام خلیل داد
کم‌کم چکید و جوشش زمزم شروع شد

سیدمسعود طباطبائی
https://telegram.me/smtpoet

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۲۸ مطلب با موضوع «رباعی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

حبس ِ پلک

پرتاب کمان تو زمین-گیرم کرد
شلاق سیاه گیسویت پیرم کرد

جرمم گره میان ِ ابروها بود
انداخت به حبس ِ پلک و زنجیرم کرد

22 آذر 1392

  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

عرشه

عمری‌ست که پشت پا به ایمان زده‌ایم
دست رد خود به سینه‌ی جان زده‌ایم

 

سکّان به خروش رعد می چرخانیم
ما عرشه‌ی ناخدای طوفان زده‌ایم

 

 

  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

پرستو

[برای مرحوم قیصر امین پور]

در شعر، نشان عشق را می خوانم
ابروی کمان عشق را می خوانم

از قول دهان یک "پرستو" هر شب
"دستور زبان عشق" را می خوانم...

پس نبشت:
1. «به قول پرستو» و «دستور زبان عشق» نام دو کتاب مرحوم امین پور.
2. و نیز فاتحه ای نثار روح پاک ایشان!
  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

طلوع

از طول شب فراق کم خواهد کرد
بر دفتر شاعران ستم خواهد کرد

دستی که به پای نور بالا برده
پُشتی که برای صبح خم خواهد کرد

1 آبان 1392

  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

مشتی و ساقی

مشتی! پدرم درآمده کاری کن
تلخ است شراب عمر، همکاری کن

تا ظنّ غلط نبرده بر من ساقی،
یک جرعه برای من فداکاری کن

22 مهر 1392
  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

تیغ و کمان

ای وای اگر زمان به دادم نرسد،
فرمان ندهد: «امان!»، به دادم نرسد

آرایش ِ حمله دارد این ابروها...
«تیغ» است؛ اگر «کمان» به دادم نرسد

19 مهر 1392
  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

مختار

مختار تویی!
تیر بارانم کن!
مشمولِ قساوتِ سوارانم کن

بر وسعت عاشقی بهارانم کن
ای ابرِ بهانه گیر!
بارانم کن!

30 شهریور 1392
  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

باران

[برای آن! دانش آموز]

میدان نبرد چترها با باران؛
در رزم ِ زوال ِ زندگی تا باران...*

صد مشق نوشته ایم: بابا، باران!
یک بار نخوانده ایم حتّی: «باران»

* تا باران بند بیاید!
30 شهریور 1392

  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

مشتی

پُشتی و گلیم و سقفِ آبی داری
مشتی! تو عجب صفای نابی داری!

امّید کنار دست تو لم داده
اینجا خبری نیست! طنابی... داری؟

19 مرداد 1392

  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

آش ترشی

پایان ِ مسرّت ِ مضاعف، اشک است
بر قحطی ِ چندساله، کافی مشک است

اینها همه جای خود ولیکن کشک است!
وقتی دو سه کاسه آش ترشی داریم...

:))
12 مرداد 1392

  • سیدمسعود طباطبائی