واژواره

سیدمسعود طباطبائی

واژواره

سیدمسعود طباطبائی

واژواره

ما را قلیل اشک، مقام خلیل داد
کم‌کم چکید و جوشش زمزم شروع شد

سیدمسعود طباطبائی
https://telegram.me/smtpoet

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۴ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شعر آلوده

دوست دارم این هوا را بی تو با آلودگی
جای تو هربار بوسیده مرا آلودگی

بس که دعوا کرده ایم انگار معتادش شدیم
رفته بالا کار این تکرار تا آلودگی...

بین ما پا درمیانی می کند آنقدر تا
راه ِ ما را می کند از هم جدا آلودگی

تا لب گورم کنارم هست، تنها نیستم
وقت پیری می شود همچون عصا آلودگی

بین هرجمعی سریعاً جای خود را باز کرد
نیست هرگز هیچ جا در انزوا آلودی

بس که در اطراف خود دارد "هواخواه" زیاد
می شود یک روز قطعاً کاندیدا آلودگی

دیدمش لم داده بین چهاراه انقلاب
بود در دستش کتاب خوب ِ"دا" آلودگی

از دل سرمایه ملی به اینجاها رسید
شکل ِ ایرانی ِ خرده بورژوا: آلودگی

سایه اش روی سر این مردم ساده دل است
می کند تقسیم بین ماسوا، «آلودگی»

دیگران خوردند در شام و سحر جوجه کباب
رزق افطاری ما هم زولبیا-آلودگی

گفتمش من می روم "دربند" جوج"ی میزنم
دیدمش می خورد آنجا پیتزا آلودگی

خواستم با او بگیرم سلفی اما جا نشد...
گفت: «راهی نیست جز پانوراما»، آلودگی

او اگر ریگی به کفشش نیست آخر پس چرا
می کند پا توی کفشم بی هوا آلودگی؟

الغرض با آن خصوصیات خوب و مثبتش
بود با یک شهر جز من... بی حیا آلودگی

بارها گفتم تو چیز دیگری زیبای من
ورنه با آن روسیاهی، تو کجا... آلودگی...
  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

از عشق اگرچه یادگاری داریم
بر سینه هزار زخم کاری داریم

ما زنده به این مقاومت می مانیم
با شیخ شهیدمان قراری داریم...

  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰
این راه بدانید به جز راه ظفر نیست
فرمانده به جز "شیخ نمر" مرد خطر نیست

بر شیخ سعودی لعین هم برسانید
مظلوم کشی جانب کعبه که هنر نیست

خونی که ز هر شیعه بریزند بهایی ست
در پیش عطاهای حسین؛ اینکه ضرر نیست

ما جمله به این رنج و بلاهاست که هستیم
گر رنج و بلا نیست هلا شیعه دگر نیست!

آنکس که فقط "قافیه" را باخت "سعودی" ست
پیروز به جز شیعه و جز "شیخ نمر" نیست

12 دی ماه 1394
  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

عباس احمدی

[اخوانیه مشترک حقیر، مهران رجبی، مهدی پیرهادی و احسان نصری (سه شاعر خوب اراک) تقدیم به استادنا دکتر «عباس احمدی» از شاعران طنزپرداز شعر مقدس قم!]
::

استاد سرمدی عباس احمدی
شعر ِ زبانزدی عباس احمدی

شاگرد شعر توست پروین و انوری
اقبال و عسجدی عباس احمدی

دکتر شدی ولی، با پول شاعری
هر سال مشهدی عباس احمدی

می گفت دخترت، ترم دوی زبان
«آی لاو یو ددی»، عباس احمدی

با کله قند¹ خود، در بین شاعران
دیگر سرآمدی، عباس احمدی

هر سال می روی در بیت رهبری
هر هفته مرقدی عباس احمدی

شعری که خوانده ای، مطلوب “قزوه” بود
با حذف درصدی عباس احمدی

گفتند دعوتی، در سال بعد هم
اما مرددی عباس احمدی

بهر دو لقمه نان، بین اراک و قم
در رفت و آمدی عباس احمدی

شامت کباب غاز، صبحانه خاویار
چون پردرآمدی عباس احمدی

با کاغذ و قلم، خرجی می آوری
کارگر یدی، عباس احمدی

انگار خسته ای از کاغذ و قلم
در فکر آی پَدی عباس احمدی

در روزگار دور، موهای خویش را
هی شانه میزدی عباس احمدی

هرگز نمی کشی، تیغی به ریش خود
از بس مقیدی عباس احمدی

توی خیال خود، در فکر شانه و
موی مجعدی عباس احمدی

رفتم سه شنبه شعر²، حالم گرفته شد
دیدم نیامدی، عباس احمدی

از خواب خود شبی “ناصر”³ پرید و گفت:
عباس احمدی! عباس احمدی!

::
1. کله قند زرین جایزه ی مسابقه تلویزیونی قندپهلو که ایشان در دور اول به این مهم نائل شدند.
2. جلسات هفتگی شعر شهرستان ادب در اراک، موسوم به "سه شنبه شعر" که ایشان گرداندن! آن را عهده دارند.
3. منظور حضرت "ناصر فیض" است.

  • سیدمسعود طباطبائی