واژواره

سیدمسعود طباطبائی

واژواره

سیدمسعود طباطبائی

واژواره

ما را قلیل اشک، مقام خلیل داد
کم‌کم چکید و جوشش زمزم شروع شد

سیدمسعود طباطبائی
https://telegram.me/smtpoet

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۴ مطلب با موضوع «قطعه و غیره» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

وقتی ترانه ای
حتی محلی اش
بی اعتنا شود،-

- شیپورِ خواب باش!
در پیـچ ِ ناله ها
فرمان ِ «هیس!» زد

وقتی زبان ِ زخم
در هر کجای درد
جز خون نگفته است،-

- حتی پزشک ِ شهر
وقتی برای تو
«وقت»ی نمی دهد
::
اینگونه می شود؛
یک شهر خفته است!

2 تیر 1392

  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

جام

منی که جام ِ تو شوم
به دست رام ِ تو شوم

باده بریز توی ِ من
بلکه به کام ِ تو شوم

پی نوشت:
1. منظور از «باده» همان «چای» است، فکر بد نکنید! :)
2. تاریخش مربوط به چند سال پیش، و اینکه از این ها زیاد داشتم؛ هاردم سوخت و دیگر برنگشتند! :(
  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

بِکر

آنقدر خطر کردم و تعریف نمودم
تا شهره و هم بستر صد شهر خطر شد

هر بذر که در باغچه ی خلوت خود کِشت
هر چشم و نگه در طلبش، دست و تبر شد

26 فروردین 1392
//bayanbox.ir/id/2005184044113975339?preview
  • سیدمسعود طباطبائی
  • ۰
  • ۰

نه سلامی، نه علیکی
نه ز سوی یار پیکی

نه نوای ساز و سوری
نه تولدی، نه کیکی


دوم فروردین 1392

پس نبشت:
بشر امروز بیش از احساس نیاز به پیامک و تلفن و این دست ساخته های جبر تکنولوژی -که این نوع زندگی را «تکنولوزیستی» و به عبارتی دیگر «مردگی» می ناممش- به حضور نیازمند است و خود نمی داند که این درد، همان مرضی است که چند دهه گریبانش را گرفته و هر روز بهر درمانش، پاچه و یقه ی شخصی دیگر، غیر از خویش را مورد عنایت قرار می دهد.
و اگر ندانیم و نشناسیمش، که شایسته مان، همان حال است؛
اما و دریغا که بدانیم و میل به ندانستن کنیم!

  • سیدمسعود طباطبائی