[غزلی تقدیم به حضرت سلطان]
::
اگر از ما نظر لطف شما برگردد
دیگر این گمشدهی راه کجا برگردد؟
وای از آن روز که پشت در سقاخانه
کاسهی اشکِ تمنای گدا برگردد
دست بردیم در آرامش گیسوی شما
تا مگر حوصلهی رفتهی ما برگردد
بستهام حاجت خود را به کبوتر تا باز
با خبرهای خوش آن فرّ هما برگردد
می شود گوش حوائج به جوابی دلگرم
اگر از کوه سخای تو صدا برگردد
نیست در مذهب این سلسله هرگز، دستی
خالی از پنجره فولاد رضا (ع) برگردد
::
اگر از ما نظر لطف شما برگردد
دیگر این گمشدهی راه کجا برگردد؟
وای از آن روز که پشت در سقاخانه
کاسهی اشکِ تمنای گدا برگردد
دست بردیم در آرامش گیسوی شما
تا مگر حوصلهی رفتهی ما برگردد
بستهام حاجت خود را به کبوتر تا باز
با خبرهای خوش آن فرّ هما برگردد
می شود گوش حوائج به جوابی دلگرم
اگر از کوه سخای تو صدا برگردد
نیست در مذهب این سلسله هرگز، دستی
خالی از پنجره فولاد رضا (ع) برگردد