ای یادگار خوب، سال نود و سه
بر گُرده های چوب، سال نود و سه
کمتر به چشم خورد، خورشید خنده ات
سالی پر از غروب، سال نود و سه
سالی که بیشتر، بگذشت در خیال
بودیم در جنوب!، سال نود و سه
یادم نمی رود، گردی که ماند بر
پاروی برف روب، سال نود و سه
کافی ست عیش و نوش، برخیز و بر زمین
دستار را بکوب، سال نود و سه!
بر گُرده های چوب، سال نود و سه
کمتر به چشم خورد، خورشید خنده ات
سالی پر از غروب، سال نود و سه
سالی که بیشتر، بگذشت در خیال
بودیم در جنوب!، سال نود و سه
یادم نمی رود، گردی که ماند بر
پاروی برف روب، سال نود و سه
کافی ست عیش و نوش، برخیز و بر زمین
دستار را بکوب، سال نود و سه!